کهکشانها کو زمینم؟
زمین کو وطنم؟
وطن کو خانه ام؟
خانه کو مادرم؟
مادر کو کبوترانم؟
معنای این همه سکوت چیست؟
من گم شده ام در تو یا تو گم شده ای در من ای زمان؟
کاش هرگز آن روز از درخت انجیر پایین نیامده بودم
کاش ...
«مرحوم حسین پناهی»
گاهی وقتا ادم یه کارایی رو میکنه که وقتی بعدها برمیگرده و مرورشون میکنه یه حس پشیمونی و افسوس کل وجودشو در بر میگیره و پیش خودش میگه ای کاش دوباره برمیگشتم به اون موقع و اون کارو انجام نمیدادم یا اصلا یه عکس العمل بهتر نشون میدادم که الان ای کاشی وجود نداشت
ولی حیف که بعضی کارا رو نمیشه جبران کرد و حسرت اون فرصتای از دست رفته همیشه میمونه .
تا بعد
سلام . مرسی که سر زدی و نظر دادی . خوشحال می شم که نوشته هاتو بخونم . موفق باشی .
سلام
خوشحالم که میبینم دوستم وبلاگ داره
دکلمه حسین پناهی رو شنید؟ همینا رو با یه بغضی تو گلوش می خونه.
اشک منو که در آورد
کاش...
سلام
مرسی که سر زدی
اره شنیدم.واقعا قشنگه
دکلمه با صدای خودش زیبایی شعرشو چند برابر میکنه
حق با توئه معمولا اشک هر که گوش کنه رو در میاره مخصوصا اگه ازش خاطره داشته باشی
یا حق
سلام . بازم مرسی که بهم سر میزنی . موفق باشی .
سلام آپ جدید بذار خوب؟معنیش چی بود اونکه نوشته بودی؟؟
خیلی وقت نمیکنم بیام اینجا
شرمنده دوستان هستم
کدوم؟