امروز از حوالی ظهر اسمون اینجا ابری بود و هوای خیلی لطیفی شده بود
بارون هم داشت نم نم میومد
خیلی دوست داشتم خونمون بودم
دلم واسه خونوادم تنگ شده
یا حق
چه خوش خیال است!
فاصله را میگویم
به خیالش تو را از من دور کرده
نمیداند تو جایت امن است
اینجا میان دلم ...
پ ن : همیشه تو انتخاب اسم مشکل داشتم
الانم هر چی فشار اوردم نتونستم اسمی انتخاب کنم
میخوام با اجازه بعضی از دوستان از وبلاگشون کپی برداری کنم و واسه پستام شماره بذارم.
یا حق
امید تنها رفیق تیره بختانی است که از دست ساقی دهر جرعه بی مهری نوشیده اند.
پ ن : نمیدونم تا کجا میتونم امیدمو از دست ندم.
یا حق
یادت پرچم صلحی است میان شورش این همه فکر ...
پ ن :
مرور خاطرات همیشه واسم خوشایند بوده (البته خوباش)
یا حق
واااااای اینجا چقد گرد و خاک گرفته
یادم باشه حتما یه دستی به سر و گوشش بکشم
بعد از کلی روز دوباره اومدم
چند مدت خیلی سرم شلوغ بود
دلم واسه اینجا تنگ شده بود
این روزا حالم بهتره چراشو نمیدونم ولی احساس خوبی دارم اتفاق خاصی هم واسم نیفتاده ها ولی احوالاتم بهتر شده
تا بعد
یا حق
بنویسید به دیوار سکوت ، "عشق" سرمایه هر انسان است
بنشانید به لب حرف قشنگ ، حرف بد وسوسه شیطان است
و بدانید که فردا دیر است
که اگر غصه بیاید امروز ، تا همیشه دلتان درگیر است
پس بسازید رهی را که کنون ، تا ابد سوی صداقت برود
و بکارید به هر خانه گلی ، که فقط بوی محبت بدهد