امروز دلم خیلی تنگه.
مخصوصا واسه دوران دانشجویی
به من یکی که خیلی خوش گذشت
دوستام
استادا
اردوها
خوابگاه وای خوابگاه(بهترین اوقاتم تو دانشگاه رو تو خوابگاه داشتم)
واقعا جمعمون صمیمی بود(شوخی هامون ، جروبحثامون،فوتبال دیدنامون، ...)
زود گذشت و تموم شد
الان دیگه هر کدوم از بچه ها یه جایی هستن.
یکی داره ارشد میخونه
یکی ازدواج کرده
یکی سر کاره
یکی هنوز واحدای کارشناسیش مونده
یادش بخیر
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد
آغاز کسی باش که پایان تو باشد
آره دوستان باید قدر کسایی که دوستمون دارن رو بدونیم
و زیاد پاپیچ اونایی که دل خوشی از ما ندارن نشیم
ای کاش ...
تا بعد
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم
کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی آنقدر مشتاقم
که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یک ریز و پی در پی
دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را ...
«دکتر شریعتی»
کهکشانها کو زمینم؟
زمین کو وطنم؟
وطن کو خانه ام؟
خانه کو مادرم؟
مادر کو کبوترانم؟
معنای این همه سکوت چیست؟
من گم شده ام در تو یا تو گم شده ای در من ای زمان؟
کاش هرگز آن روز از درخت انجیر پایین نیامده بودم
کاش ...
«مرحوم حسین پناهی»
گاهی وقتا ادم یه کارایی رو میکنه که وقتی بعدها برمیگرده و مرورشون میکنه یه حس پشیمونی و افسوس کل وجودشو در بر میگیره و پیش خودش میگه ای کاش دوباره برمیگشتم به اون موقع و اون کارو انجام نمیدادم یا اصلا یه عکس العمل بهتر نشون میدادم که الان ای کاشی وجود نداشت
ولی حیف که بعضی کارا رو نمیشه جبران کرد و حسرت اون فرصتای از دست رفته همیشه میمونه .
تا بعد
امروز با یکی از همکارا جروبحثم شد.
میدونین چیه کار من طوریه که به کار اونا بستگی داره و تا اونا کارشون رو درست و به موقع انجام ندن منم لنگ میشم.
به خاطر همینم به مسئولشون گفتم.
از قضا هم این اقای مسئول هم صاف همه چی رو گذاشته بود کف دست اونا که فلانی گفته شما کم کاری میکنین.
آخه میدونین چیه این آقا مسئوله خیلی نمیتونه از خودش ابهت نشون بده
خودش هم میدونه که از زیر کار در میرن ولی به خاطر همون ابهته بود که گفتم اره دیگه.
به همین خاطر هم همه چی رو به اسم من تموم کرد و رفت.
و اونا هم شاکی که زیرآبمون رو زدی.
حالا موندم واقعا کارم درست بوده یا نه؟(خیلی زود عذاب وجدان میگیرم)
(خودم که فک میکنم کارم هم درست بوده هم اشتباه)
امروز خیلی حوصلم سر رفته.تی وی که همش روضه.اینترنتم که ماشالاش باشه خواب خوابه
به زور تونستم این پستو بذارم.مگه راه میداد لا... (بی خیال)
فعلا همین
تا بعد